۱۳۹۱ فروردین ۱۴, دوشنبه

شعری که در خواب سروده شد

در خواب دیدم

که دریاچه ای حیران بود.

در مستیِ نیمه- هوشیاری

دریاچه ای

حیران بود.

درون ژرفش،

غرق در تاریکی،

موج ها را فرو می خورد.

پهن، زیر آسمانِ خاکستری،

. دریاچه ای،
. درون من،
. حیران بود.
.
.
فروردین 90

۱ نظر: