من دلم برای آرامش صدایت تنگ می شود و تو
.....
مثل یک کوه یخ شناور
.
انبوه جسم منجمدت را
.
در اقیانوسی از بیگانگی
.
پنهان کرده ای
...
اسفند 91
سالیانی پیش، این شعر حمید مصدق را خواندم که: در من این سبزی هذیان از توست... اکنون می دانم که پریشانی هذیانی ها، چنان بدیهی است که از چیزی نمی تواند بود. و هر آن چه می زی-ام، هذیانی است... هذیانی هایی... شبا روزان هذیانی...