۱۳۹۲ شهریور ۱۹, سه‌شنبه


خونم از رگ های تو خالیست،
اینجا، جای جمله ای است که با "کِی" شروع می شود، اما باقی کلمات را این قدر جویدم که چیزی جز خرده پاره هایی لای دندان هایم نماند، آن را هم مدت هاست زور می زنم که با نخ دندانی، چیزی در بیاورم، ولی بیشتر فرو می رود در لثه ها و از لثه هایم خون می چکد و خونم از رگ های تو خالی است...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر